سال نو در پای سفره هفت سین با برداشتن قرآن، تلاوت و بوسیدن آن آغاز میشود و اعتبار و رسمیت پیدا میکند.
آداب و رسوم هر ملت، بیانگر اندیشه و اعتقادات آن ملت است. با نگاه و مطالعه در رسوم یک ملت میتوان به پشتوانه فکری و اعتقادی آنها پی برد.
با ظهور اسلام در جامعه ایرانی و حضور آن در زندگی مردم، بسیاری از رسمهای ایرانی، رنگ و بوی قرآنی به خود گرفت. قرآن به عنوان با برکتترین و مقدسترین کتاب الهی و نیز به عنوان سازنده، جهت دهنده و اصلاح کننده همه رفتارها، آئین ها و سنتهای مردمی در اغلب آئینها و رسومات ایرانیان حضور یافته و فضای بسیاری از این رسمها را قرآنی کرده است.
با مطالعه در فرهنگ عامیانه مردم ایران در مییابیم که به خاطر علاقه فراوان ایرانیان به قرآن کریم، بسیاری از آئینها و رسمهای ایرانی، با حضور قرآن انجام شده و میشود. این حضور به شکلهای گوناگونی انجام میگیرد. در بعضی آئینها، حضور نسخهای از قرآن در آن مراسم، ضروری و اجتنابناپذیر است و در برخی دیگر از مراسم ها، تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم یا گشودن و نگریستن و تفأل به قرآن جزء برنامههای اصلی است.
قرآن و عید نوروز
تحویل سال نو و عید باستانی نوروز که نزد ایرانیان از جایگاه ویژهای برخوردار و از دیرباز در میان مردم ایران حضور داشته است با ظهور اسلام و تأیید پیشوایان دینی مواجه شد، زیرا بنای پیشوایان دینی ما در محو یا اثبات سنتها این بود که سنتهای پسندیده و سازگار با مفاهیم دینی را تأیید میکردند و سنتهای جاهلی و ناپسند را مردود میشمردند.
با تائید پیشوایان دینی نوروز ایرانی به رسمی ایرانی - اسلامی تبدیل شد. سنت های نیک گذشته با آموزههای دینی قرین گشت و آموزههای نو به زیبایی و غنای بیشتر آن یاری رساند.
یکی از سنتهای نیکو که در گذشته و امروز در اقوام مختلف ایرانی مرسوم بوده و هست، حضور قرآن کریم در آئین های نوروزی است و طبق رسم ایرانیان مسلمان، سفرههای هفت سین به برکت دعای سال نو و خواندن قرآن نورانی میشود، زیرا قرآن نشانه استواری، ایمان و زینت بخش سفره نوروزی مسلمین است که پس از تحویل سال همه آن را بوسیده و چند آیهای برای تبرک میخوانند.
اضطراب لحظه آغاز سال نو اضطرابی است که از دوران نوجوانی، هر سال یک بار آن را تجربه کردهایم؛ فرصتی برای محاسبه، فرصتی برای جبران، فرصتی برای برنامهریزی و شروعی دوباره و خلاصه فرصتی امیدبخش، اما حضور قرآن به عنوان مهمترین جزء سفره هفت سین ایرانی در مناسبترین و در دسترسترین جای سفره قرار میگیرد.
قرآن در اینجا است تا همراهی کند، آرامش ببخشد و هدایتگر باشد، زیرا قرآن ثقل اعظم و جلوه ای از عظمت و حکمت خالق یکتاست و در اینجاست تا به مراسم تحویل سال و تمام وقایع آن معنا دهد. به راستی عجب سفره پررمز و رازی است این سفره هفت سین و این آئین آغازین سال جدید.
پول عیدی لای قرآن
بعضی از بزرگترهای متدین مقداری پول لای قرآن خود میگذارند و هنگام عیدی دادن نوروز قرآن را گشوده و پول را از لای قرآن بیرون آورده و به کوچکترها میدهند. این کار برای آموزش ایجاد ارتباط بهتر و بیشتر با قرآن کریم است و از این راه برای پولهای عیدی، تبرکجویی میکنند.
لذا قرآن از ارکان ثابت سفره هفت سین ایرانی است که با سین شروع نمیشود، ولی بدون آن نیز هرگز سفره هفت سین کامل نمیشود و اعتبار و معنی پیدا نمیکند. سال نو در پای سفره هفتسین با برداشتن قرآن، تلاوت و بوسیدن آن آغاز میشود و اعتبار و رسمیت مییابد.
هفت سوره قرآن کریم با «س» شروع میشوند
از میان 114 سوره قرآن کریم، «هفت» سوره با حرف «سین» آغاز شده و با سلام و درود به بندگان و ایامی خاص، بشارتهایی به صالحان داده شده است. در واقع کلام الله مجید نیز هفت سین دارد. نام این سورههای نورانی از این قرار است؛ «اسراء»، «حدید»، «حشر»، «صف»، «اعلی»، «معارج» و «نور». انگار در تاریخ اسلام و ایران بسیاری از چیزها به هم ربط دارند!
همچنین «هفت» آیه از قرآن کریم با «سلام» و حرف «سین» شروع میشود و لذا بسیار بجاست که هنگام تحویل سال آنها را قرائت کنیم.
هفت سین آیههای سلام قرآن عبارتند از:
«سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ»(آیه 24 سوره رعد)
«سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ»(آیه 58 سوره یس)
«سَلَامٌ عَلَی نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ»(آیه 79 سوره صافات)
«سَلَامٌ عَلَی إِبْرَاهِیمَ»(آیه 109 سوره صافات)
«سَلَامٌ عَلَی مُوسَی وَهَارُونَ»(آیه 120 سوره صافات)
«سَلَامٌ عَلَی إِلْ یَاسِینَ»(آیه 130 سوره صافات)
«سَلَامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ»(آیه 5 سوره قدر)
بسیاری از بزرگان سفارش کردهاند که در هنگام تحویل سال جدید به یاد خداوند متعال و سپاسگزار نعمتهای بیشماری که به مخلوقاتش ارزانی داشته، باشیم و چه زیباست که پای سفره هفت سین به تلاوت «هفت» سوره نورانی قرآن مجید بپردازیم تا سال جدیدی که پیش رو داریم با برکت و الطاف الهی همراه باشد.
انتقاد جمهوری اسلامی از اعترافات جدید سخنگوی شورای نگهبان درباره ماجرای ردصلاحیت آیتالله هاشمی
سیاست > احزاب و شخصیتها - روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:هر روز که از رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی(ره) میگذرد ابعاد جدید و تازهای از ظلمهایی که در حق او روا داشته شده است آشکار میگردد و واقعا جای شگفتی دارد که چگونه ممکن است برخی مسئولان کشور و کارگزاران نظام تا این حد نسبت به شاخصترین یار انقلاب حقد و کینه و ستمهای آشکار روا داشته باشند و چه انگیزه و قدرت پیدا و پنهانی آنها را چنین جسور و بیپروا نموده بود؟ روشن شدن بعضی جزئیات در مورد جلسه رد صلاحیت هاشمی، مصداق روشن همین حق کشیها از سوی مسئولین دولتهای سابق میباشد تا جایی که فردی از شورای نگهبان، در ارتباط با انتخابات سال 92، پس از گذشت بیش از سه سال میفرماید: "بهتر بود از وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد دعوت به شرکت در جلسه شورا نمیشد" زیرا ظاهرا حضور فوری و مصرانه نامبرده برای ارائه گزارش کارشناسی نبوده است بلکه فقط تشریف بردهاند که خبر دهند چه نشستهاید که آرای هاشمی ممکن است به نود درصد برسد؟!
خب برسد به دولت چه ربطی دارد؟ و مگر در پایان 8 سال زمام داری، وظیفه دیگری به جز برگزاری انتخابات و تحویل مسند خود به فرد منتخب مردم را داشتند؟ به آنها چه مربوط که چه کسی ممکن است برنده انتخابات باشد و حضور حداکثری و پر شور مردم برعکس باید موجب خوشحالی و نشاط مسئولین کشور شود و نه نگرانی و دست پاچه شدن آنها!
همان روزها آن مظلوم تاریخ امروز انقلاب اسلامی از این دست ماجراهای ناجوانمردانه شکوه میکرد ولی متاسفانه گوش شنوایی نبود تا حالا که این حرفها از زبانهای دیگری بیان میشود. ولی افسوس که دیگر فرصت جبران گذشته است و باید در محضر عدل الهی پاسخگو بود.
اگر در حوادث دو دهه گذشته و ریشهیابی آن چه موجب گردید هاشمی گاه عالیجناب سرخ پوش خطاب گردد و گاه از اصحاب فتنه باشد و سرانجام حتی صلاحیتش برای رئیسجمهور شدن هم بدان گونه که شرح آن رفت، محرز نشود! آن گاه میتوان در باب رفتار خصومت آمیز و کم سابقه یک انقلاب در حق بهترین فرزند خود، کتاب قطوری نوشت، هرچند که مردم انقلابی و رشید ایران این کوتاهیها و جفای مسئولان و جناحهای سیاسی چپ و راست! را با رای و نظر و حمایت همه جانبه خود جبران کردند ولی سال 95 رو به پایان است در حالی که اینگونه ضایعات عظیم،کام مردم را تلخ کرد.
و چه تلخی بالاتر از اینکه همان تریبونها اقرار میکنند این ماجراجوییها، عمدی و برنامهریزی شده بوده است و رفتار برخی محافل آنچنانی از ادامه این برنامه سازیها تخریبی در سال آینده خبر میدهد، مگر اینکه از بارگاه کبریایی آن مقلب القلوب و محول الاحوال عنایت و رحمتی شامل گردد.
اطاعت کامل از پدر و مادر امری است که قرآن بدان فرمان داده و تنها موردی که استثناء شده و شخص می تواند از دستور پدر و مادر اطاعت نکند و با حفظ احترام ایشان از آنان سرپیچی کند دستور آنها به کفر خداست که در این مورد می توان حکم و فرمانشان را اطاعت نکرد. اما در همه موارد دیگر می بایست از ایشان اطاعت کرد و فرمان برد.
«لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَـهًا آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولاً وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا رَّبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِکُمْ إِن تَکُونُواْ صَالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلأَوَّابِینَ غَفُورًا» (اسراء 22-25) با خداى یکتا، خداى دیگرى به خدایی مگیر که نکوهیده و خوار خواهى ماند. پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. هرگاه تا تو زنده هستى هر دو یا یکى از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتى خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگو. در برابرشان از روى مهربانى سر تواضع فرود آور و بگو: اى پروردگار من، همچنان که مرا در خردى پرورش دادند، بر آنان رحمت آور. پروردگارتان از هر کس دیگر به آنچه در دل هایتان مىگذرد داناتر است. و اگر از صالحان باشید او توبه کنندگان را مىآمرزد.
در این آیه شریفه بعد از اصل توحید، به یکى از اساسىترین تعلیمات انسانى انبیاء- با تأکید مجدد بر توحید- اشاره شده است؛ که همانا نیکى به پدر و مادر است.
«قضا»، مفهوم محکم ترى از امر دارد و فرمان قطعى و محکم را مىرساند.
این مطلب، نخستین تاکید در این باره است، قرار دادن توحید در کنار نیکى به پدر و مادر، تأکید دیگرى بر اهمیت این دستور اسلامى است.
مطلق بودن «احسان» که هرگونه نیکى را در بر مىگیرد، و همچنین «والدین» که مسلمان و کافر را شامل مىشود، سومین و چهارمین تأکید در این جمله است.
نکره بودن «احساناً» که در این گونه موارد براى بیان عظمت مىآید، پنجمین تأکید محسوب مىشود.