پاسخ: با سلام. در آن عصر حجاب در میان زنان (حتی غیر مسلمانان) امری مسلم و غیر قابل انکار بود که اسناد آن در ادامه میآید. لذا لزومی نداشت حضرت کسی را مجبور کند. چرا که بسیاری از مبانی حجاب به صورت ذاتی و به عنوان اصلی قطعی در زندگی اجتماعی مردم آن عصر رعایت میشد.
توضیح بیشتر آنکه:
برهنگی حاکم بر جوامع امروزی هرگز در زمان قدیم وجود نداشته است. غالب جوامع بشری پوشش کامل بانوان را یکی از امور مسلم و بدون تردید در جوامع خود میدانستند.
توجه به برخی سریالهای ساخته شده مربوط به دورانهای قدیم توسط کارگردانان و نویسندگان دقیق، میتواند مطالب فوق را برای شما به خوبی تداعی نماید. اگر بخواهیم نمونهای غیر ایرانی از این دست سریالها را مثال بزنیم شاید برخی سریالهای کرهای که در این اواخر در ایران پخش میشوند، مصداق نستبا مناسبی باشند. پوشش کامل بدن و بدننما نبودن لباسها از موارد قابل توجه میباشند هر چند با مراجعه به تصاویر بر جای مانده یا طراحی شده توسط انسانهای قدیم این پوشش را تا حدودی –و نه به گستردگی پوشش کامل بدن- در ناحیه سر و موی زنان نیز شاهدیم. از این مسئله کلی دو گروه مستثی بودند گروه اول برخی قبایل بدوی ساکن در قاره آفریقا و دوم زنان هرزه و بیبند و بار در هر جامعه.
مراجعه به کتابهای نوشته شده با موضوع تاریخ تمدن و مشاهده عکسهای موجود در آن میتواند به عنوان مؤیدی بر سخنان ما باشد. این تصاویر دو دستهاند. اول عکسهای بسیار قدیمی و دوم نقاشیهای بر جای مانده از نقاشان از صورت انسانهای واقعی (و نه نقاشیهایی که نقاش آن ها را با الهامات ذهنی خود کشیده است).
به عنوان نمونه ر.ک: تاریخ تمدن: از کهنترین روزگار تا سده ما/ هنری لوکاس؛ ترجمه عبدالحسین آذرنگ.- تهران: کیهان، 1369.
برخورد با زنان بد حجاب حتی در میان سایر ادیان و ملل گذشته نیز وجود داشته است به عنوان مثال ویل دورانت راجع به قوم یهود می نویسد «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت: چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سرداشت به میان مردم می رفت یا با مردان درد دل می کرد و یا ... مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد».[1]
همین نویسنده به وجود حجاب در ایران قدیم هم اشاره می کند.[2] و از مطالبش استفاده می شود که حجابی که در قوم یهود و ایران باستان معمول بوده است از حجاب اسلامی بسی سخت تر و مشکل تر بوده است.
واقعیت این است که با استفاده از روش نه چندان پیچیده ی تفهمی (هرمنوتیک) در فهم نخستین آیات وحی می توان به ارزش و جایگاه مفاهیمی چون خواندن، علم، قلم و معرفت پی برد. با نگاهی منطقی به این قضیه نیز می توان استنباط کرد دینی که آغازین کلامش با خواندن و علم شروع می شود، باید برای تعلیم و تربیت انسان به طور کلی، و تعلیم و تربیت دوران اولیه ی زندگی انسان اهمیتی خاص قائل شده باشد. با نظر به سیره ی پیامبر اعظم و تحلیل گفتار و کلام و رفتار حضرت، آن گونه که با فرزندان خود یا فرزندان اصحاب یا انصار عمل می کرد، این گونه استنباط می شود که پس از آموزش سواد و خط، مواردی چون تعلیم و تربیت اعتقادی، آموزش مهارت های زندگی، آداب و رسوم اجتماعی، تربیت عبادی، آموزش احکام دینی و حکمت مهمترین ویژگی های تربیت نبوی از لحاظ محتوا و مواد آموزشی بوده اند.
أ. سواد آموزی: می دانیم نخستین کلام وحی که بر پیامبر اکرم نازل شد کلمه ی «بخوان» بود و پاسخی که حضرت به جبرئیل داد این بود که «چه بخوانم، من که سواد خواندن ندارم» در پاسخ رسول خدا به روح الامین، نکته ای بس مهم برای بشر نهفته و آن اینکه پایه ی پذیرش هر مسئولیت خطیری در زندگی، داشتن سواد و توانایی های مربوط به آن است. برای همین منظور هم بود که پیامبر عظیم الشأن اسلام از همان آغاز رسالت خطیر خود به آموزش خواندن و نوشتن برای کودکان سفارش فرمود. «استفاده ی پیامبر از اسیران (جنگی) برای آموزش کودکان و گماشتن عبدالله بن عاص در مسجد مدینه برای آموزش سواد و خط بیانگر سیره ی حضرت در توجه به آموزش و سواد در دوران کودکی است». (1)
ب. آموزش قرآن: آموزش قرآن و حکمت پس از سواد آموزی و آموزش خط مطرح شده است. آن طور که تاریخ تعلیم و تربیت در اسلام مشخص می سازد. در صدر اسلام در مکتب خانه ها، تعلیمات مقدماتی، یعنی خواندن و نوشتن و حساب ساده و اندکی شعر و تاریخ و قرآن و حدیث به صورت ساده آموزش داده می شد. (2) بدون شک، اساس سیره ی تربیتی امامان معصوم برگرفته از سیره ی نبوی است. بنابراین، زمانی که امام علی به فرزند خود امام حسن می فرماید: تعلیم و تربیت تو را با آموزش کلام خدا آغاز کردم. (3) نشان می دهد که این مرحله ی آموزش از لحاظ موضوع و محتوا پس از سواد آموزی اولیه است که از سیره ی نبی اکرم درباره ی خود حضرت (حضرت علی) و نیز درباره ی اطرافیان و یاران اولیه ی خویش گرفته می شود.
ج. آموزش آداب و مهارت های اجتماعی: آموزش آداب و مهارت های زندگی و سلوک اجتماعی همگام با رشد سنی و افزایش میزان فهم و درک اجتماعی کودکان، به صورت علمی و به هنگام رویارویی با رفتار خاصی از طرف کودکان به آن ها ارائه می شده است. احادیث بسیاری در این زمینه از شیوه ی رفتار و نوع گفتار پیامبر در زمینه ی چگونگی حرکت و نشست و برخاست در حضور والدین، آداب غذا خوردن، مسواک زدن، رعایت نظافت فردی و اجتماعی، احترام به بزرگتر، تکریم مهمان، خوش رویی و تبسم در مقابل دیگران، پیش سلام بودن و موارد مشابه دیگر نقل شده است که ارائه ی همه ی آن ها در حد این مقال نیست.