سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) امام هفتم از ائمه اثنی عشر (ع) و نهمین معصوم از چهارده معصوم (ع) تولد آن حضرت در ابواء(محلی میان مکه و مدینه) به روز یکشنبه هفتم صفر سال 128 یا 129 ق واقع شد.

 

چگونگی به امامت رسیدن آن حضرت:
در زمان حیات امام صادق (ع) کسانی از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ایشان اسماعیل امام خواهد شد. اما اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت ولی کسانی مرگ او را باور نکردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات حضرت صادق (ع) عده ای چون از حیات اسماعیل مأیوس شدند پسر او محمد بن اسماعیل را امام دانستند و اسماعیلیه امروز بر این عقیده هستند و پس از او پسر او را امام می دانند و همینطور به ترتیب و به تفضیلی که در کتب اسماعیلیه مذکور است. پس از وفات حضرت صادق (ع) بزرگترین فرزند ایشان عبدالله نام داشت که بعضی او را عبدالله افطحمی دانند این عبدالله مقام و منزلت پسران دیگر حضرت صادق (ع) را نداشت و به قول شیخ مفید در”ارشاد” متهم بود که در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترین برادرانش از جهت سن و سال بود ادعای امامت کرد و برخی نیز از او پیروی کردند اما چون ضعف دعوی و دانش او را دیدند روی از او برتافتند و فقط عده قلیلی از او پیروی کردند که فطحیه موسوم هستند.

ـ برادر دیگر امام موسی کاظم (ع) اسحق که برادر تنی آن حضرت بود به ورع و صلاح و اجتهاد معروف بود اما برادرش موسی کاظم (ع) را قبول داشت و حتی از پدرش روایت می کرد که او تصریح بر امامت آن حضرت کرده است.

ـ برادر دیگر آن حضرت به نام محمد بن جعفر مردی سخی و شجاع بود و از زیدیه جارودیه بود و در زمان مامون در خراسان وفات یافت اماجلالت قدر و علو شأن و مکارم اخلاق و دانش وسیع امام موسی کاظم (ع) بقدری بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق (ع) به امامت او گرویدند و علاوه بر این بسیاری از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (ع) مانند مفضل ابن عمر جعفی و معاذین کثیر و صغوان جمال و یعقوب سراج نص صریح امامت حضرت امام موسی الکاظم (ع) را از امام صادق (ع) روایت کردند و بدین ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل گردید






تاریخ : یکشنبه 92/3/12 | 8:0 عصر | نویسنده : علیرضا صادقی برادرشهید محمدصادقی حسن آبادی | نظرات ()

وفات ابوطالب

ابوطالب مرد نمونه مکه و عموى عالیقدر پیغمبر و مدافع صمیمى و حامى آن حضرت که از آغاز دعوت پیغمبر پیوسته با عقل و درایت، مرز بین حضرت و قریش را حفظ کرده و به حمایت برادرزاده خویش و پیشرفت دین خدا اهتمام داشت، سرانجام در سال دهم بعثت پیغمبر، جهانى فانى را وداع گفت و به جوار رحمت‏حق شتافت. ابوطالب را حکیم عرب مى‏گفتند. مردى سخنور، با شهامت و شاعرى توانا بود.

هنگامى که جنازه ابوطالب را مى‏بردند تا در حجون دفن کنند( حجون دامنه کوهى درمکه است و به قبرستان «جنة المعالا» معروف مى‏باشد. امروز این نقطه درکنار خیابان و پلى است که به نام ابوطالب معروف است. خدیجه و عبدمناف جد دوم ابوطالب و قاسم اولین پسر پیغمبر که در کودکى وفات یافت همگى در آنجا آرمیده‏اند.) پیغمبر با پاى برهنه در حالى که به سختى مى‏گریست دنبال جنازه او راه مى‏رفت و مى‏گفت: چه عموى خوبى براى من بودى، بعد از تو کجا بروم؟!

مورخ مشهور ابن هشام مى‏نویسد: هنگامى که ابوطالب وفات یافت قریش بیش از پیش به ازار حضرت پرداختند، تا جائى که مردى از سفیهان قریش با پیغمبر درگیر شد و خاک به سر حضرت پاشید. وقتى پیغمبر با آن وضع وارد خانه‏اش شد، یکى از دخترانش (فاطمه زهرا) برخاست و در حالى که خاک از سر و لباس پدر فرو مى‏ریخت مى‏گریست، و پیغمبر به دخترش مى‏گفت: دخترکم! گریه مکن که خدا پشتیبان پدر توست، و مى‏فرمود،: قریش نتوانستند مرتکب کارى شوند که مرا بیازارد تا اینکه ابوطالب وفات یافت.( سیره ابن هشام جلد 2 ص 282)

یعقوبى مورخ نامور مى‏نویسد: ابوطالب سه روز بعد از خدیجه وفات یافت، و در آن هنگام هشتاد و شش سال داشت، و گفته‏اند که نود ساله بود. چون به پیغمبر خبر دادند که ابوطالب وفات یافته است، سخت دلتنگ شد و به شدت منقلب گردید.

سپس برخاست و به خانه ابوطالب آمد و چهار بار دست به سمت راست پیشانى و سه بار بهسمت چپ پیشانى او کشید، آن گاه گفت: اى عمو! خردسالى را پرورش دادى، و یتیمى را پرستارى نمودى، و چوناو (منظور خود پیغمبر است) بزرگ شد، یاریش کردى. خدا از جانب من به تو پاداش دهد. سپس به دنبال جنازه‏اش به راه افتاد، در حالى که مى‏گفت: پیوند خویش را به خوبى رعایت نمودى و پاداش نیکى گرفتى.






تاریخ : یکشنبه 92/3/12 | 7:59 عصر | نویسنده : علیرضا صادقی برادرشهید محمدصادقی حسن آبادی | نظرات ()

روزمبعث، روز میلادارزش‏هاست؛ ارزش‏هایی که زنده به گور می‏شد و اصالت‏هایی که در بستر احتضار رو بهخاموشی می‏رفت. در آن روز، بذر عشق و مهرورزیدن و مهربان زیستن در دشت تفتیده دل‏هاپاشیده شد و هزاران هزار گل عاطفه از آن رویید. لبخند بر لب‏ها نشست‏دست گرم نوازشبر سر یتیمان کشیده شد. شمشیرهای خشونت زنگار گرفت و سفره محبت آغوش گشود. نوعدوستی بنیاد یافت و کینه‏توزی جان باخت. از چشمه چشم‏ها مهر جوشید و در دریایسینه‏ها عشق خروشید. زندگی زیبا و بودنْ تماشایی شد. روزمبعث، روز بارش برکت، روزسرافرازی انسان، روز برآمدن آوازهای سپید و روز بوسه زدن بر چهره خورشید، بر همهجهانیان مبارک باد






تاریخ : یکشنبه 92/3/12 | 7:58 عصر | نویسنده : علیرضا صادقی برادرشهید محمدصادقی حسن آبادی | نظرات ()

حضور در انتخابات موجب یاس وناامیدی دشمنان اسلام است مقام معظم رهبری






تاریخ : شنبه 92/3/4 | 6:31 عصر | نویسنده : علیرضا صادقی برادرشهید محمدصادقی حسن آبادی | نظرات ()

حضرت زینب کبرى علیها السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرى قمرى در شهر مدینه منوّره متولّد گردیده و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.
 

نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامیشان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الکبرى، شریکة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله و ... پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهماالسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می باشد.

در آن زمان که صدیقه کبری (علیها السلام) به این گوهر دریای عصمت و طهارت باردار بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مدینه حضور نداشتند و به سفری رهسپار بودند. هنگامی که وجود مقدس زینب کبری (سلام الله علیها) متولد گشت، صدیقه طاهره (علیها السلام) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدینه حضور ندارد، شما این دختر را نام بگذارید. آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمی گیرم، صبر نما که به این زودی رسول خدا باز خواهد گشت و هر نامی که صلاح داند بر این کودک می نهد.

هنگامی که  سه روز گذشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مراجعت نمود و و همانگونه که رسم و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام ) وارد گشتند.

امام علی (علیه السلام) خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است، نامش را معین فرمایید. فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من می باشند، لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی میباشم. در این حال جبرییل نازل شد عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلام می رساند و می فرماید: نام این مولود را " زینب " بگذار، چرا که  این را در لوح محفوظ نوشته ایم.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید، ببوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود:  به حاضرین و غایبین امت، وصیت می نمایم  که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا که او به خدیجه کبری (علیها سلام) شبیه است.

 

هوش و ذکاوت:

صاحب کتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذکاوت آن بانوى بزرگوار چنین می نویسد:

در اهمیت هوش و ذکاوت آن بانوى بزرگوار همین بس که خطبه طولانى و بلندى را که حضرت صدیقه کبرى فاطمه زهرا صلوات اللّه و سلامه علیها در دفاع از حق امیرالمؤمنین علیهالسّلام و غصب فدک در حضور اصحاب پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایراد فرمودند، حضرت زینب علیها السلام روایت فرموده است.

 

ادامه مطلب...




تاریخ : چهارشنبه 92/3/1 | 8:52 عصر | نویسنده : علیرضا صادقی برادرشهید محمدصادقی حسن آبادی | نظرات ()
<      1   2      
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.