سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ویژگی‌هاى شب قدر

  قرآن براى شب قدر، ویژگی‌ها و برجستگی‌هایی قائل است که آن را از دیگر شب‌ها ممتاز مى‏کند و ما به بیان گذراى هر یک از آن‌ها مى‏پردازیم:

 1. نزول قرآن: بدون تردید قرآن در شب قدر نازل شده است:

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ»[6]

و بدون شک، شب قدر در ماه رمضان قرار دارد:

«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ»[7]

از بافت و پیوست این دو آیه برمى‏آید که اولاً شب قدر به یقین یکى از شب‌های ماه مبارک رمضان است. ثانیاً مجموع قرآن در آن نازل شده است نه جزئى از آن و نه آیات آغازین آن؛ که برخى بر آن و برخى بر این نظر، اصرار مى‏ورزند.

تأکید بر این نکته ضرورى است که نزول همه قرآن، در شب قدر، منافاتى با نزول تدریجى آن در طول بیست و سه سال دوران رسالت ندارد زیرا خود قرآن شاهد صادق است که آیات آن دو بار و به دو شکل نازل شده است:

الف ـ نزول دفعى و یکباره در ماه رمضان و در شب قدر به صورت نور، و بسیط و بسته و به دور از قالب مادى و حروف و کلمات؛ و به دیگر بیان، به صورت اجمال و فشرده و فهرست‏وار.

ب ـ نزول تدریجى، تفصیلى و به صورت باز و گسترده و به مقتضاى زمینه و زمان و رویداد خاص. این مطلب به دو دلیل قابل اثبات است:

نخست: دلالت قرآن: برخى از آیات بر این دو نزول دلالت روشنى دارد:

«کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ»[8]

کتابى است که آیات آن استوار گشته (و به هم پیوسته) سپس از جانب خداى حکیم و آگاه تفصیل داده شده است.

این آیه، از نزول اول به عنوان نزول تحکیم یافته و استوار و به هم پیوسته (= اُحکمت) و از نزول دوم که با تأخیر و فاصله زیادى از نزول اول صورت گرفته با کلمه «فُصِّلت» (= تفصیل داده شده) تعبیر مى‏کند.

 دلیل دوم استفاده از کلمه نزول و تنزیل است که اولى در نزول دفعى و دومى در تدریجى کاربرد دارد.[9]

 2. برترى شب قدر

از آن‌جا که خداوند مى‏خواهد مقامات معنوى مؤمنان را بالا ببرد، موقعیت خاصى را تمهید و مقطعى از زمان را معین کرده است تا آنان، با اعمال صالح در آن شب، چندین برابر ارزش بیابند و مانند برخى از حاکمان دل‌سوز اسلامى که در مناسبت‌های خاصى چون عید غدیر، عید فطر، میلاد نبوى و نیمه شعبان و سیزده رجب و... تعدادى از مجرمان و زندانیان را مورد عفو قرار داده و زمینه آزادى برخى را فراهم مى‏آورند. این حقیقت در گفتار پیشوایان دینى نیز انعکاس یافته است:

یکى از شاگردان امام ششم (ع) به نام حمران مى‏گوید: به حضرت صادق (ع) گفتم: مقصود خداوند از اینکه فرموده: شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ فرمود: عمل صالح همچون نماز و زکات و انواع کارهاى خیر در آن شب بهتر است از همان اعمال در هزار ماهى که در آن، شب قدر نباشد.

و اگر خداوند جزاى اعمال خیر مؤمنان را چندین برابر نمى‏کرد، آنان به جایى نمى‏رسیدند، ولى خداى متعال، پاداش حسنات را براى آن‌ها، چندین برابر بالا مى‏برد (تا در قیامت به چشمه‏سار سعادت رهنمون شوند).[10]

اگر کسى در چنین شبى، دست به دعا بردارد، گویا بیش از هشتاد سال در حال دعا بوده است و خدا دست ردّ به سینه چنین کسى نمى‏زند، و از درگاه خویش نا امید نمى‏کند

 

شب قدر در پرده نهان

 ارزش فوق‌العاده عبادت در شب قدر، این شب را همچنان در میان شب‌های ماه مبارک رمضان مخفى و ناشناخته نگه‌داشته است؛ بدین جهت که مردم به همه این شب‌ها اهمیت دهند. چنانکه خداوند رضاى خود را در میان انواع طاعات پنهان کرده تا مردم به همه طاعات روى آورند و غضبش را در میان معاصى پنهان کرده تا از همه بپرهیزند، دوستانش را در میان مردم مخفى کرده تا همه را احترام کنند، اجابت را در میان دعاها پنهان کرده تا به همه دعاها روى آورند، اسم اعظم را در میان اسمائش مخفى ساخته تا همه را بزرگ دارند و وقت مرگ را مخفى ساخته تا در همه حال آماده باشند.[11] البته این سخن بدین معنا نیست که حضرات معصومین (ع) و اولیاء خاص خدا، شب قدر را نمى‏دانستند. بلکه آن را به یقین مى‏شناختند ولى آن را به عمد و از روى مصلحت فاش نمى‏ساختند.

هر که را اسرار حق آموختند

 مُهر کردند و دهانش دوختند[12]

آنچه مؤید این معناست، گفتار صریح پیشوایان معصوم (ع) است که مجموع آن‌ها نشان مى‏دهد که فرشتگان در شب‌های قدر به خدمت آنان مشرف مى‏شدند. براى نمونه، کسى از امام باقر (ع) پرسید: آیا شما مى‏دانید شب قدر کدام شب است؟ فرمود:

« کَیْفَ لَا نَعْرِفُ وَ الْمَلَائِکَةِ تَطُوفُ بِنافِیها

چگونه نمى‏دانیم در حالى که فرشتگان در آن شب به گرد ما دور مى‏زنند»![13]

 توسعه طولی زمان

 آیا در پرتو شب قدر می‌توان ارزش زمان را دریافت؟ و آیا می‌توان زمان را توسعه داد؟ و فاصله میان خود و هدف‌های مهم و مقدس را کوتاه‌تر نمود و به عمر طولانی دست یافت؟

 آری اگر شما در یک روز به صد میلیون تومان دست بیابی که آن را در مدت یک سال به دست مى‏آوردى، آیا این یک روز براى تو بهتر از یک سال تمام نیست؟ به همین گونه است لیلة‌القدر که به انسانى که قدر آن را بشناسد، چیزى مى‏بخشد که مساوى با یک عمر دراز است: هشتاد و سه سال و چهار ماه، و به تعبیرى رساتر: هزار ماه.

 «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر

شب قدر بهتر از هزار ماه است»[14]

اجل هر یک از ما در نزد خدا معین است و گاه چندان کوتاه است که هر یک از ما نمى‏تواند به یک دهم از هدف‌های خود دست بیابد، ولى آیا مى‏توان با این واقعیت به چالش و مبارزه برخاست؟ آرى. ولى نه بدان صورتى که بیشتر مردم چنان تصور مى‏کنند و خواستار درازى عمر خویش مى‏شوند و عدّه کسانى که به این آرزوى خود مى‏رسند اندک است، بدان سبب که عوامل وفات، فراوان و بیشتر آن‌ها از اراده آدمى بیرون است، پس راه براى درازتر کردن عمر چیست؟ ژرف‌تر کردن آن و از لحظه‌لحظه آن برخوردار شدن است، در پیش خود تصور کن که اگر پاره کوچکى از زمین داشته باشى و نتوانى آن را بزرگ‌تر کنى، چه خواهى کرد؟ ممکن است به بناى ساختمانى بپردازى که بخشى از آن در زمین است و بخشى دیگر در فضا است و سر به ابرها مى‏ساید، بعضى از مردمان سال‌های معدودى از عمر داشته و در طول این عمر به انجام دادن کارهایى پرداخته‏اند که معادل کار قرن‌های دراز است، مثلاً عمر رسول اکرم (ص) از شصت و سه سال تجاوز نکرد و بیست و سه سال از آن به ایام دعوت او اختصاص داشت، ولى اثر آن از اثر عمر دراز نوح بیشتر است، بلکه از سال‌های عمر همه پیامبران چنین است و به همین گونه خداوند رحمان موهبت شب قدر را مخصوص امت او و آن را بهتر از هزار ماه قرار داد تا بتوانند عمر خود را در بعد سوم (یعنى بعد عمق) درازتر کنند، و شاید خبر مأثور از رسول‌الله (ص) اشاره به همین معنى بوده باشد، چه روایت شده است که عمرهاى امت‌های پیش از او را به او نشان دادند و چنان مى‏نماید که عمرهاى امت خود را کوتاه دید و دریافت که در درازى عمر به پیشینیان نمى‏رسند، و به همین جهت خدا شب قدر را به او عطا کرد و آن را بهتر از هزار ماه قرار داد.[15]

در حدیثى دیگر چنین آمده است: به پیامبر گفتند که مردى از بنى‌اسراییل هزار ماه سلاح را در راه خدا از گردن خود برنداشت، و او سخت دچار شگفتى شد و آرزو کرد که چنین کسى نیز در امت او بوده باشد، و گفت: پروردگارا! به امت من کوتاه‌ترین عمرها را داده‏اى که با آن اعمالشان کمتر مى‏شود، پس خدا لیلة‌القدر را به او بخشید و گفت: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر» که در آن ماه‌ها آن اسراییلى سلاح را در راه خدا حمل مى‏کرد، و این شب براى امت تو تا روز قیامت در هر ماه رمضان خواهد بود.[16]

بنابراین شایسته آن است که هدف تو در شب قدر تحقق یافتن تغییرى اساسى و ریشه‏دار در نفس خودت باشد، و لازم است که خود را در برابر داور خرد به محاکمه بخوانى، و نابسامانی‌های پیشین و انحرافات جارى آن را تسجیل کنى، و عزم بر آن مجزوم سازى که از همه این‌ها با پشیمانى از ارتکاب خطا درگذرى، و به ترک آن‌ها نیت خالص کنى و به خدا پناه برى که از گناهان گذشته‏ات درگذرد و در آینده تو را موفق به آن سازد که بر گرد گناه نگردى.[17]

 3. نزول فرشتگان

سومین ویژگى شب قدر، فرود آمدن جبرئیل و انبوهى از فرشتگان آسمان، براى تعیین سرنوشت همراه با خیر و برکت معنوى است.

مضارع بودن فعل «تنزّل» حاکى از استمرار نزول فرشته‌هاست. آن‌ها تنها یک بار نازل نمى‏شوند تا یک بار هم به آسمان صعود کنند، بلکه این نزول و صعود پیوسته از آغاز شب تا طلوع فجر ادامه دارد.

فضاى آن شب، فضاى ملکوتى و سراپا معنویت و نشانه گسترش رحمت خاص الهى در آن ساعات است. ابن‌عباس از پیامبر اسلام (ص) نقل مى‏کند که فرمود:

هنگامى که شب قدر مى‏شود، فرشتگان بال‌گستر «سدرة‌المنتهى» که جبرئیل یکى از آن‌هاست فرود مى‏آیند در حالى که جبرئیل با پرچم‌هایى مى‏آید؛ یکى از آن‌ها را بالاى قبر من و پرچمى را بر بالاى بیت‌المقدس و پرچمى را در مسجد‌الحرام و پرچمى را بر طور سینا نصب مى‏کند و هیچ مؤمن و مؤمنه‏اى در مکانى نمى‏ماند مگر جبرئیل به وى سلام مى‏کند مگر گروه‌های خاصى همانند شراب‌خوار و...[18]

 4. صفا و سلامتى

شب قدر، شب تقدیر است و تعیین سرنوشت یک‌ساله و لحظات سرنوشت‌ساز؛ لحظات حساس و اضطراب‏آمیز؛ از این رو باید آن را شب دلهره دانست، ولى قرآن، سِلم و سلامتى را از ویژگی‌های دیگر آن شب مى‏داند و آن را شبى سراسر سلامت معرفى مى‏کند! زیرا تعیین مقدرات براى انسان وقتى خطرناک و نگران کننده است که آدمى زمان آن را نداند، و مهم‏تر آنکه، خود وى در تغییر سرنوشتش نقشى ایفا نکند؛ ولى خداوند از سه جهت بشر را در رقم خوردن سرنوشتش سهیم و شریک کرده است:

الف. نخست زمان برنامه‌ریزى و تقدیر را معین کرده و آن را به همگان اعلام داشته است: شب قدر در قلمرو ماه رمضان است و مفسران واقعى قرآن و سخن‌گویان رسمى خدا یعنى پیشوایان معصوم (ع) محدوده آن را تنگ‏تر کرده و یکى از شب‌های سه‌گانه 19، 21 و 23 رمضان را شب قدر اعلام کرده‌اند تا با گرامى‌داشت و حریم‌بندى هر سه شب، سرنوشت و برنامه‏هاى خداپسند تعیین شود؛ و جالب آن که خود قرآن، ساعات آن را نیز مابین آغاز شب تا طلوع فجر صادق تعیین نموده است.

ب. افزون بر تعیین زمان، ارزش معنوى آن را نیز تبیین و تصریح نموده است که آن شب، بیش از هزار ماه، ارزش عبادى دارد و عظمت آن را با جمله استفهامیه و در قالب اسم ظاهر و نه ضمیر و با سه نوبت تکرار، یادآور شده است: «و ما ادریک ما لیلة‌القدر»؟ و تو چه دانى شب قدر چیست؟

ج. افزون بر آن‌ها، خداوند در تعیین سرنوشت بشر، به او حق «وتو» داده و پرونده را از سوى خودش و صاحب سرنوشت، مختومه اعلام نکرده بلکه همچنان باز گذاشته و سرنوشت را به صورت مشروط قابل تغییر اعلام داشته است و هرکس مى‏تواند به وسیله توبه و زارى و اطاعت و عبادت و شب‌زنده‌دارى، در سرنوشت و مقدرات خود اثر مستقیم بگذارد. پس خطر و نگرانى مزبور برطرف مى‏شود و این همان سلامت شب قدر است.[19]

 تداوم شب قدر

 گرچه قرآن یک بار در شب قدر نازل شده ولى خود شب قدر، هر سال تکرار مى‏شود و ارزش معنوى آن نیز همچنان استمرار دارد؛ به دلیل برخى از روایات که بر تداوم شب قدر تصریح دارد؛ براى نمونه: مردى از امام صادق (ع) پرسید: مرا آگاه کن که آیا شب قدر تنها در گذشته بوده یا هر سال پدید مى‏آید، فرمود: اگر لیلة‌القدر، برداشته شده بود قرآن هم برداشته مى‏شد.[20]

پس آنچه همه روایات مختلف وارده از ائمه اهل‌البیت (ع) در آن اتفاق نظر دارند این است که شب قدر تا روز قیامت جارى و باقى است و همه‌ساله تکرار مى‏شود.

از آنچه گفتیم پاسخ سؤال دوم نیز روشن شد که مى‏پرسند آیا پیش از اسلام نیز شب قدرى بوده است یا مخصوص امت اسلام است؟

با این توضیح که با دقت در روایات یاد شده و آیات سوره قدر بر مى‏آید که از روزى که نوع آدمى مستعد فرا گرفتن شریعت آسمانى گردید و به رشد و بلوغ فکرى رسید و پیامبران در میان آن‌ها، برانگیخته شدند، لیلة‌القدرى داشتند که اصول معارف و شرایع در آن شب مقدر مى‏شده است.[21]

دلیل دوم بر تداوم شب قدر، به کار رفتن فعل مضارع در مقام معرفى آن است، همانند: «فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیم» در سوره دخان، و «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ» در سوره قدر، و فعل مضارع هم براى استمرار است. صاحب «المیزان» در این باره مى‏فرماید:

اخبار اهل بیت اتفاق نظر دارند که شب قدر در هر سال تکرار مى‏شود و تداوم آن، تا روز قیامت استمرار خواهد یافت.[22]

 اعمال شب قدر

 عظمت شب قدر به قدر ضرورت و ظرفیت بیان شد و حال سخن از تکلیف و برنامه‏هاى عملى در شب قدر است؛ شبى که نفحات معنوى به صورت استثنایى پدید آمده و باید آن را غنیمت شمرد و به توان قدر سود جست. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:

«إِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا

خدا را در امتداد ایام، نسیم‏هاى خاص معنوى است به هوش باشید و خود را در معرض آن‌ها قرار دهید».[23]

وظایف ما در این ایام باید در ابعاد فردى و اجتماعى صورت پذیرد و عمدتاً باید در سه محور مهم انجام وظیفه کنیم: خودسازى، رذیلت‌زدایى و اصلاحات اجتماعى.

 1. خودسازى

 در خودسازى اولین گام موفق شدن به مقام «شرح صدر» است.

جان آدمى چون جهان طبیعت است؛ مواد این جهان، تا شکافته و منشرح نگردد، برکت آن، ظاهر نمى‏شود، هسته خرما تا به هم بسته است، شاخه و برگ و ساقه و میوه‏اى ندارد، ولى همین که شکفته شد، به درخت پرگل و با شاخ و برگ و میوه بسیار تبدیل مى‏شود.

زمین بر اثر سرماى زمستان، افسرده و خشک و بى‏روح و بى‏فروغ گشته است، اما پس از بارش باران و تابش آفتاب و نسیم بهارى، سینه‏اش شکافته مى‏شود و از خاک و چمنزارش و حتى از سنگ و صخره‌هایش چشمه‏ها و جویبارها جارى مى‏شود و از هر توده خاکش مرغزار مى‏دمد و در هر قدمش نعمتى جلوه مى‏کند.

روح آدمى نیز تا گرفته و در هم است نه مى‏تواند خیرى بگیرد و نه مطلع خیرى شود. نه توان دارد حقیقتى را بیان کند و نه حقیقتى را دریابد. ولى از زمانى که به شرح صدر توفیق یابد، مى‏تواند هم خوب بیندیشد و بفهمد، هم خوب بیان کند و هم خوب عمل کند و هم دیگران را به خوبى هدایت نماید. روح ملکوتى انسان چون پرنده بوستان، تا بال و پر نگشاید توان پرواز نمى‏یابد. پس قدم نخست در اقدام به خودسازى، نیل به شرح صدر و موفقیت در انبساط و جنبش درونى و روحى است.[24] بدین جهت خداوند در مقام امتنان و شمارش نعمت‌های خویش در خصوص رسول خدا (ص)، نخست نعمت مهم «شرح صدر» را یادآور مى‏گردد و در قالب استفهام تقریرى بیان مى‏دارد که:

«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ

آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم»؟[25]

صعود به این قله عظیم الهى، شرایطى مى‏طلبد که ما تنها به برخى از آن‌ها اشاره مى‏کنیم:

الف. مشارطه و پیمان با خویشتن بر بندگى خالصانه خدا و رهایى از بندگى شیطان؛

«أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ

آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را نپرستید که براى شما دشمن آشکار است»؟[26]

ب. برنامه‏ریزى به تناسب استعداد، وقت و توانایى فکرى و جسمى؛ چرا که ایام مبارک و شب‌های قدر براى تقدیر و تنظیم برنامه‌ریزى نوین است.

ج. دعا و نیایش؛ انس و الفت با دعا و به دست آوردن روح نیایش و زمزمه و راز و نیاز با خدا از راه خواندن دعاهاى مأثور همانند ابوحمزه ثمالى و مانند آن.

دعا اعلان نیاز است و التماس از رب بى‏نیاز و متوجه ساختن مدعو به سوى نیایشگر. اعلان نیاز، خود، نهایت تواضع و ذلت و بندگى نسبت به خداوند است؛ و این عمل، رضایت خدا را جلب مى‏کند و سبب نزول خیرات و برکات و سرانجام موجب نیل به مقام رضوان الهى مى‏گردد. این حقیقت را از زبان وحى بشنویم که فرمود:

«قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُم‏

بگو اگر دعا و راز و نیاز شما نباشد، پروردگار من به شما اعتنایى نمى‏کند».[27]

تا نگرید ابر، کى خندد چمن؟

تا نگرید طفل، کى جوشد لبن؟

به ویژه در شب‌های احتمالى قدر، باید بیشتر از هر زمان دست به دعا برداشت و در خلوت دل، با خدا آشتى نمود؛ و این سیره ثابت عالمان بزرگ شیعه بوده است آن‌ها که از مکتب اهل‌بیت (ع) الهام گرفته‏اند، شب‌های قدر را بهترین بستر براى دعا و عبادت مى‏دانستند.

 






تاریخ : پنج شنبه 96/3/25 | 11:46 صبح | نویسنده : علیرضا صادقی برادرشهید محمدصادقی حسن آبادی | نظرات ()
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.